[از مجموعه هر روز یک پست تا آخر بهمن]

There are only two ways to live your life: as though nothing is a miracle, or as though everything is a miracle.

از وقتی این جمله رو توی وبلاگ آرزو خوندم، هر روز بهش فکر می‌کنم. بعضی روزها فکر می‌کنیم جهان فقط به دور ما می‌چرخه؛ بعضی روزها دوست داریم فکر کنیم که جهان فقط به دور ما می‌چرخه؛ بعضی روزها عکسی از یک کهکشان رو به ما نشون می‌دن و می‌گن تو حتی اون نقطه‌ی ریز روی عکس هم نیستی، فقط مثل این‌که زیاد جدی گرفته بودی. اما به نظر من واقعیت هر چی که هست، همونی نیست که من برای ادامه زندگی بهش نیاز دارم. انیشتین در این مورد حجت رو برما تموم کرده، اما قبل از خوندن این جملات هم من دوست داشتم فکر کنم پیدا کردنت معجزه بود، دیدن فلان آدم تو فلان روز، حتی پیدا کردن این حرف انیشتین. پارسال که ملت عشق رو می‌خوندم، جدا از اون قاعده‌ها بیش‌ترین چیزی که ازش یادم مونده این بود که عزیز زاهارا به اللا می‌گفت «چیزی به اسم تصادف وجود نداره». باور این‌که همه‌ی این‌ها برنامه‌ریزی شده‌ست، اما برای رسیدن به چی؟ نمی‌دونم.

من ترجیح می‌دم فکر کنم همه‌ش معجزه‌ست، این‌جوری حداقل دلم گرمه. فقط ته‌ش چیزی از دست ندادم، هوم؟ «معجزه دونستن اتفاقات» دلیل محکمیه واسه‌ی دلگرم بودن به همه‌ی روزهای در راه مانده، حتی دلیل محکمی واسه زندگی، واسه خود زندگی.

آرزو ﴿ッ﴾
۱۸ بهمن ۱۳:۱۶
حتی باعث می‌شه بعضی روزا رو بهتر تحمل کنیم. یعنی اگه به عقب نگاه کنیم و ببینیم چه اتفاقات معمولی و بی‌اهمیت یا ناخوشایندی تو زندگی‌مون افتادن که تاثیرهای جذاب و خوشایندی داشتن بعدا؛ حال رو هم تحمل می‌کنیم به این امید که آینده ممکنه قشنگ باشه، تحت تاثیر همین الآنِ نازیبا. به نظرم اینم یه جور معجزه است. :) 
پاسخ :
هوم، هنر تحمل کردن. باعث می‌شه این رو یاد بگیریم، بدون این‌که زیاد آسیب ببینیم.
محمود بنائی
۱۶ بهمن ۱۵:۰۸
نمیدونم معجزه هست یا چی! اما مطمئنم که یک چیزی یک نیرویی هست که همیشه همراهمونه.
پاسخ :
یه کسی انگار همیشه حواسش هست.
فاطمه م_
۱۵ بهمن ۲۱:۴۶
فووق شعاریه =)) یه کتاب داشتم می‌خوندم تهش اینطوری گفته بود منم تحت تاثیرش جمله رو تکرار کردم :)) کتاب روان‌شناسی و اینا هم نبودا :دی

موافقم باهات ؛-)
پاسخ :
خب پس حله :دی
فاطمه م_
۱۵ بهمن ۲۱:۲۶
حتی می‌تونیم بگیم زندگی خودش یه جور معجزه‌س :)
(خودمونیم من هنوز به این باور نرسیدم!)
پاسخ :
این دیگه زیاد شعاری نیست؟ :))
نه من منظورم این بودش که یه سری اتفاقات واست میفتن که واقعا یه چیزی تو مایه‌های فیلمن. بعد یه عده معتقدن که نه، واسه همه ممکن بود پیش بیاد، یا اصلا یه چیز عادیه یا تصادفیه و اینا. حرفم اینه که چه اشکالی داره فکر کنیم تو اون اتفاق ما مرکز جهان بودیم؟ معجزه که همیشه اژدهای دو سر و عصا و این داستانا که نیست، هست؟ :))
پرواز ...
۱۵ بهمن ۲۱:۱۰
الی =)))))))
این جمله ی فک میکنیم دنیا به دور ما میچرخه خیلی برای من خاطره انگیزه D;
یادت میاد ؟ :)))))))
پاسخ :
وای اولش یه لحظه هنگ کردم که در مورد دختر کهکشانی بود یا چی؟ :دی
اما بعدش آرهههه =)))))))) تو بیا بای دیفالت فرض کن به هیچ جای جهان نیستی :دی وگرنه خشن میشی :)))
کلمنتاین ‌‌
۱۵ بهمن ۲۰:۱۳
نوشته بالای وبت ینی چی؟
پاسخ :
زندگی در پیش رو، به فرانسوی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
این‌جا
People change, things go wrong. shit happens, but life goes on
قالب: عرفان