پررنگترینش جایی بود که نشسته بودم روی تاب و داشتم صدام رو ضبط میکردم؛ قبلترش بارها کینگرام لست والتز رو خونده بود و قبلترش هیجده دقیقه صحبت کرده بودم و متوجه نشده بودم. قبلترش و تقریبا کل روز یک ویس شونزده دقیقهای پلی کرده بودم اما مدام زده بودم دقیقهی سیزده و ثانیهی دوازدهمش؛ که حتی ترتیب اون مستطیلهای کوچیک و بزرگ ویس رو هم حفظ شده بودم.
| دوشنبه ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ | ۲۳:۲۳
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
اینجا
People change, things go wrong. shit happens, but life goes on
آرشیو مطالب
آبان ۱۴۰۳ ( ۱ )
شهریور ۱۴۰۳ ( ۱ )
تیر ۱۴۰۳ ( ۱ )
دی ۱۴۰۲ ( ۱ )
آذر ۱۴۰۲ ( ۱ )
تیر ۱۴۰۲ ( ۲ )
اسفند ۱۴۰۱ ( ۱ )
آذر ۱۴۰۱ ( ۱ )
فروردين ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۱ )
دی ۱۴۰۰ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۰ ( ۱ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
خرداد ۱۴۰۰ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۲ )
فروردين ۱۴۰۰ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۹ ( ۲ )
بهمن ۱۳۹۹ ( ۱ )
دی ۱۳۹۹ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۱ )
آبان ۱۳۹۹ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۹ ( ۱ )
شهریور ۱۳۹۹ ( ۳ )
مرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
تیر ۱۳۹۹ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۲ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۵ )
اسفند ۱۳۹۸ ( ۲ )
بهمن ۱۳۹۸ ( ۴ )
دی ۱۳۹۸ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۸ ( ۶ )
آبان ۱۳۹۸ ( ۷ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۳ )
مرداد ۱۳۹۸ ( ۴ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۳ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۷ )
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۴ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۷ ( ۷ )
دی ۱۳۹۷ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۲ )
آبان ۱۳۹۷ ( ۳ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۲ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۶ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱ )