دلم می‌خواد هر ساعت یک پست بذارم و بگم بیاین صحبت کنیم.

واقعا قبل از اینترنت و فضاهای مجازی مردم چه جوری ارتباط برقرار می‌کردن؟

پری دریایی
۲۸ آبان ۲۲:۱۲

دارم میمیرم الی تمام‌((((:از وقتی نت قطع شده کلی مصرف شارژم رفته بالا|:

پاسخ :
فعلا از این بسته‌های 10 برابری ایرانسل بگیر اگه به دردت می‌خوره.
tahi :D
۲۸ آبان ۲۰:۳۳

از وقتی همه چی قطع شده تماس های زیادی دریافت کردم اونم دقیقا از کسایی اصلا انتظار نداشتم زشته بگم اون لحظه ها خوشحال شدم که اینترنت قطع شده؟

پاسخ :
نه خوب نیست واقعا. برا آدمی مثل من که همیشه با زنگ زدن مشکل داشته اصلا شرایط جالبی نیست!
بانوچـه ⠀
۲۸ آبان ۰۸:۴۶

به همدیگه زنگ می‌زدن، پیام کوتاه می‌دادن و سعی می‌کردن حرفاشونو خلاصه کنن اما توی همون خلاصه از مهم‌ترین کلمات استفاده کنن که منظورشون رو برسونن. بیشتر مایل به دیدار حضوری بودن.

مسئله اینه که الان اینترنت قطعه و برای قرار حضوری هم بنزین گرون شده :/

پاسخ :
واقعا مسئله خیلی چیزهاست، که از حوصله وبلاگ من خارجه.
لیلا ج
۲۷ آبان ۲۳:۴۸

ننوشتم کلا بده. می گم نوع دیگه ای از دورهم بودن که آسیب های خاص خودش داره. همون جور که محیط حقیقی هم گاهی هیمن جرو می شه. اتفاقا یک مزیت این فضا این هست که آدم مجبور به جبر جغرافیایی محیط حقیقی انسان ها نیست.

 

*دو روز دارم فکر می کنم اینها حق نداشتند نت قطع کنند. و بعد از خودم می پرسم چند درصد از جامعه ما یاد گرفته که خودش اخبار رو با موقعیت الانش تطبیق بده؟! این چند روز مردم که اخبار رو از همدیگه می شنیدن براشون قابل پذیرش تر بود و قدرت تشخیص بیشتری در هضم مساله داشتن. کسی براشون کلمه نساخته بود.

خودم به کل جریان رسانه اعتماد ندارم اما همیشه می گم کی داره برای ما خبرها رو گزارش می ده و چرا؟!

یک جریانی که با ما صداقت داشته باشه وجود نداره. افرادی که تمام واقعیت بگن و اجزاهب دن بدون تفسیر اونها ما خودمون تشخیص بدیم.

 

پاسخ :
اتفاقا من به همین دلیل هیچ وقت اخبار رو دنبال نمی‌کنم؛ احساس می‌کنم یا خیلی سانسور شده‌ن یا هم خیلی اغراق‌آمیز.
ولی نمی‌شد بخاطر همین دلیل بزنن کل اینترنت رو نابود کنن. تو شرایطی که بزرگواران خودشون دارن توییت می‌کنن از همین کشور بدون اینترنت، اعصابی برا آدم نمی‌مونه دیگه.
دیو انه
۲۷ آبان ۲۱:۵۱

حس میکنم انگار گروگان گرفتنمون..

حجم عصبانیتم روز به روز داره میره بالا خدا میدونه سر کی و کجا و کِی قراره خالی کنم :")

پاسخ :
هوم دقیقا. یا دیدی چند سال پیش مثلا گاز قطع می‌شد و مردم جمع می‌شدن تو یه خونه زندگی می‌کردن، یا تو روستاها کلی برف میومد و عملا با دنیای بیرون نمی‌شد ارتباط برقرار کرد؛ منم دقیقا همین حس رو دارم. نشستم تو غار انگار.
نمی‌تونم بگم عصبانی نباش چون منم خیلی عصبانی‌ام..
[ فاطمـه ]
۲۷ آبان ۲۱:۴۵

من اصلا این عقیده رو ندارم که اینترنت بده یا آدم‌ها رو از هم دور کرده و فلان. به نظرم اینترنت یه راهِ نجاته واسه درونگراها. واسه اینکه با این وسیله می‌تونن بالاخره از خودشون حرف بزنن و دوستایی که می‌خوان رو پیدا کنن. من خودم به شخصه یه تعداد دوست خیلی خوبم رو از طریق اینترنت پیدا کردم.

به قول منصور ضابطیان، تکنولوژی چیز بدی نیست و اتفاقا خیلیم خوبه به شرط اینکه ازش درست استفاده شه.

+حالِ من رو درک کنین که اکثر آهنگام تو اسپاتیفای بوده و عملا هیچ دسترسی‌ای بهشون ندارم :( و بدتر اینکه وسطِ یه سریال پلیسیِ اسپانیایی‌ام و قسمتای بعدیش رو ندارم.

پاسخ :
هوم اسپاتیفای رو خوب می‌قهمم، کل کامنتت رو البته.
من متوجه شدم چون سریال دیدن دیگه برام یه انتخاب نیست و صرفا چیزیه که مجبور می‌شم وقتم رو باهاش پر کنم، دیگه از دیدنش لذت نمی‌برم اونقدر.
1900 __
۲۷ آبان ۲۱:۱۰

پیام میدادیم ارسال نمبشد تک میزدیم که سند بشه :)) الانم من دوباره تو اون مرحلم ناراحت اهنگا و جزوه ها و کلاس انلاینی که شرکت کرده بودم

پاسخ :
واقعا فقط ارتباط نیست که، یه عالمه آرشیو داریم تو جاهای مختلف، کلی چیز هست که فقط تو اینترنت می‌شه یاد گرفت و دیگه بالا نمیان، تقریبا تمام اپ‌های گوشیم با نت کار می‌کنن و همه این‌ها من رو عصبی می‌کنه!
میلاد
۲۷ آبان ۲۰:۳۷

از وقتی تلگرام قط شده من خیلی موز و نارنگی میخورم 😂

سلامت و تندرستی برام به ارمغان آورده 😂😂😂

 

بابا و مامانم کلافه شدن دارن دعا میکنن تلگرام وصل بشه ناپدید بشم 😂🏃😌🍁

پاسخ :
:)))
محمود بنائی
۲۷ آبان ۱۹:۴۵

 الان میخوام زنگ بزنم خونه دوستمون بریم خونشون، فقط نمیدونم توی خونشون آمادگی دارن، امروز جنگ نداشتن توی خونشون؟ چیزی توی خونشون دارن یک موقع دست و پاشون را گم نکنن؟ 

پاسخ :
مهمونی رفتن هم جالب نیست تو این شرایط، چون اعصاب آدم‌ها به هم ریخته ولی خب بازم.
هوپ ...
۲۷ آبان ۱۹:۳۳

ببین اگه وبلاگ ها و پیامک هام قطع بود من روانی شده بودم! ولی تمام اون مجازی هایی که حضورم واسشون مهم بوده باهام تماس گرفتن این چند روز

پاسخ :
هوم خوبه اینجا هست. ببین همینه دیگه تماس می‌گیری، تا حدودی باخبر می‌شی ولی وقتی نیاز داری بیشتر از «تا حدودی» خبر داشته باشی و نمی‌شه، این خیلی عصبانی کننده‌ست.
Life Rhythm
۲۷ آبان ۱۹:۲۲

اثرات withdrawal دارم نشون میدم😖

پاسخ :
نمی‌دونم چی بگم واقعا.
نَسیم 🍀
۲۷ آبان ۱۹:۱۷

من که کنکوری بودم و روزی نیم ساعت فقط با گوشی مامانم کار میکردم اینجوری سلولام از بی اینترنتی درد گرفتن ، خدا به داد بقیه برسه

پاسخ :
ایزوله شدیم انگار، یاد فیلم کوری میفتم که آدمایی رو که داشتن دچار بیماری می‌شدن ایزوله کردن.
لیلا ج
۲۷ آبان ۱۹:۱۶

آدم ها هیچ وقت تنهایی دوست نداشتن. همیشه راه هایی برای کنار هم بودن پیدا می کردن. اقوام و دوستان نزدیک که همیشه دور هم جمع می شدن. تو فضاهای دانشگاهی و مکان های اجتماعی دیگه جمع های دوستانه قوی شکل می گرفت و آدم ها چون به سختی همدیگه رو پیدا می کردن بیشتر به روابط شون پایبند بودن.

فضای مجازی نوع دیگه ای از دور هم بودن رو شکل داد. و خیلی از ماها می دونیم معمول دور هم بودن های این فضا نتونسته ما رو وارد فضای لذت بخش اجتماعی کنه. همیشه یک حس تلخ تنهایی همراه ما هست و به قول آفتابگردون شل و وا رفته ایم...

 

پاسخ :
هوم موافقم منم، ولی در مورد اینکه کلا بده موافق نیستم. یه سری خوبی‌ها داشت اتفاقا که فاطمه هم تو کامنتش گفته؛ من دلم برا اون خوبیا تنگ شده اصلا.
پرواز ...
۲۷ آبان ۱۹:۱۵

اینا همه به کنار الی، من امتحان دارم و نمیتونم یه جزوه یا یه ویس از کانال دانلود کنم :((((( 

اصن نگم که چه کاسه ی چه کنم چه کنمی دست گرفتم :((((

پاسخ :
وای این وضعیت هم که هیچی. من شماره خیلیا رو ندارم اصلا، همون تلگرام بهشون پی‌ام می‌دادم در مورد کلاس و استاد و این چیزها. الان عملا هیچ راهی نیست که بتونم بفهمم و ازشون بپرسم.
ان‍شاءالله امتحانتون لغو شه.
آبان ...
۲۷ آبان ۱۹:۰۷

خوب الان نت نیست ..جو شهر هم بهم ریخته 

حس نبود امنیت باعث میشه ناراحت باشیم 

و اینکه قطعی نت نشون دهنده اینه که هنوز اوضاع تحت کنترل نیست !

پاسخ :
اوضاع رو قبل ازینکه خرابش کنن باید به فکر اینجاهاشم می‌بودن.
خیلی وضعیت اعصاب خرد کنی‌عه؛ آدم اصلا به کی بگه، چی بگه..
ستوده --
۲۷ آبان ۱۹:۰۵

من الان واقعا نمیدونم باید چیکار کنم :| تازه کنکوریم هستم D:

پاسخ :
شما پس فعلا درست رو بخون ببینیم چی می‌شه :))
آفتابگردون ...
۲۷ آبان ۱۹:۰۴

فک کنم شبا میرفتن مهمونی و دیدن همدیگه و زنگ میزدن گاهی یا حتی پیامک میزدن و اونقدر اون اتفاقا سر ذوقشون میاورد که همش شارژ بودن. برعکس ما که همش تو نت هستیم و اخرشم افسرده و شل و وارفته ایم و اگه نت رو ازمون بگیرن باز افسرده تر... 

پاسخ :
در مورد دوستاشون چی؟ قبول دارم که اون موقع حالشون بهتر بود، الان سرمون رو کردیم اون تو ولی زیادم خوشحال نیستیم.
اما در مورد جبر جغرافیایی خیلی جواب بود، الان که هی نمی‌تونم ازش خبر داشته باشم می‌فهمم این رو.
فاطمه م_
۲۷ آبان ۱۹:۰۴

تازه باز خوبه ما نسلی هستیم که زندگی قبل اینترنتو هم تجربه کردیم!

پاسخ :
آخه اون موقع کوچیک بودیم و اونقدر چیزی متوجه نمیشدیم از اینترنت، مخصوصا با اون سرعتش. الان تمام روابطمون وابسته به اون شده.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
این‌جا
People change, things go wrong. shit happens, but life goes on
قالب: عرفان