اگه شما بودین، آخرین روز ۲۳ سالگیتون چیکار می‌کردین تو خونه؟

نه که واقعا اهمیت داشته باشه، فقط می‌خوام از این رخوت دربیام یکم.

نظرات پست قبل هم مونده؛ با لپ‌تاپ میام بعدا و جواب می‌دم.

فراکنده **
۰۱ ارديبهشت ۱۲:۰۵

تبریک میگ تولدتو، کامنتهای زیباایی بود. امیدوارم سال خوبی باشه برات. من همیشه فکر میکنم آدم روز تولدش بهتر میتونه آرزو کنه.

کیک و شمع هم مهمه. حتی به نظرم شمع مهم تره.

امیدوارم حالت خوب باشه و هر روز بهتر

پاسخ :
هوم منم، انگار یه حالت مهربون و شیرینی داره روز تولد.
شمع هم فوت کردم تنهایی و آرزو کردم :))
ممنونم از تبریک قشنگت و آرزوهای خوبت.
یا زهرا
۲۶ فروردين ۱۹:۲۱

آره ویدیو گرفتنم خیلی باحاله منم پس اینکارو میکنم ازین به بعد:))

پاسخ :
تمام :))
| Avonlea |
۲۶ فروردين ۱۵:۱۵

تولدت مبارک الی :*

من یه کیک شکلاتی درست میکردم واسه خودم، و کل روزو فیلم میدیدم. اون ایده‌ی آرزو هم خیلی قشنگ بود

پاسخ :
مرسیی سارا :**
هوم منم یه کیک شکلاتی موزی درست کردم. اون روز می‌خواستم برات طرز تهیه بفرستم دیدم همه اون‌هایی که سیو کردم، ترکی استانبولی‌ان :)) براهمون کم فرستادم :-" هوم اون رو هم چیز کردم.
محمود بنائی
۲۶ فروردين ۱۳:۵۷

اول که تبریک میگم، دوم هم شاید بیشتر تلاش میکردم دنیای اطرافم و آدمهاشو ببینم و بشناسم و سعی میکردم بیشتر از زندگی و کارهام لذت ببرم. 

پاسخ :
ممنونم. ولی کار زیادیه برای یک روز :))
Smile ...
۲۶ فروردين ۰۲:۲۵

سلام الی جان تولدت مبارک باشه عزیزم🌸امیدوارم که ۲۴سالگی برات پر از درخشش و اتفاق های شیرین باشه ، همونطور که الان میدرخشی 💜

به نظرم هرکاری که واقعا خوشحالت میکنه رو انجام بده که میتونه حتی پختن یک کیک تولد با خامه فراوان برای خودت یا رقصیدن و اواز خوندن باشه ^__^

پاسخ :
سلام عزیزم. خیلی خیلی ممنون واقعن :**
هوم کیک پختم با خامه فراوون :))
مهدی ­­­­
۲۵ فروردين ۲۳:۵۶

تولدت رو تبریک میگم!

من معمولا تولدم رو یادم میره :)

پاسخ :
مچکرم :))
اوه! من همیشه یادمه :))
آرزو ﴿ッ﴾
۲۵ فروردين ۱۹:۴۳

من یه ویس می‌گیرم و از سالی که گذروندم حرف می‌زنم و از فکرایی که برای سن جدید دارم می‌گم. و کلا هرچیزی که اون لحظه به ذهنم برسه. :)) این ویسه رو می‌تونی صرفا یه جا نگه داری. یا اینکه ایمیل کنی به خودت برای سال بعد.

یه ایده هم همین شب سال تحویل گرفتم از کاری که هم‌کلاسی‌م کرد. به اون آدم‌هایی که سهم پررنگی داشتن تو روزای خوبم، پیام می‌دادم و تشکر می‌کردم. :)

پاسخ :
هومم این ایمیل جالب بود :)) انجامش می‌دم.
آخه من زیاد با کسی ارتباط نداشتم امسال :)) ولی خب جالب و قشنگه.
شهاب غ
۲۵ فروردين ۱۵:۳۲

عااااالیه تولدتون مبارک :)

روز تولد تنها روزیه که هر فرد یه دلیل شخصی داره توش خوشحال و شاد باشه. هیچ وقت این کار رو نکردم ولی همیشه توی ذهنم بوده هر سال روز تولدم یک جای خاص عکس بندازم و بعد 30 سال اون عکسا رو بذارم کنار هم :))

پاسخ :
واقعن اینقدر عالیه؟! :))
منم همیشه دوست داشتم این کار رو برای بچه‌م بکنم :))
میم _
۲۵ فروردين ۱۳:۵۸

اخ اخ تولدش مبارک

من میرفتم کیک درست میکردم و فیلم میدیدم

پاسخ :
مرسی میم عزیزم.
کیک درست کردم امروز ولی حال ندارم فیلم ببینم :))
آفتابگردون ...
۲۵ فروردين ۱۳:۵۸

تولدت مبارک عزیزم

من جای تو بودم لباس زیبا میپوشیدم و خودمو خوشگل میکردم با یه آهنگ دوس داشتنی و خوراکیای خوشمزه. کتاب یا فیلمی که دوسش دارم و در نهایت یه متن مینوشتم از چیزایی که خواستم و رسیدم و از اونایی که باید برسم و از اونایی که بیخیالشون شدم. از تجاربم میگفتم و خودمو حسابی برانداز میکردم.

پاسخ :
بوس به پیشنهاد قشنگت اصلن :))***
حنا
۲۵ فروردين ۱۱:۳۷

تولدت مبارک الی

اصلا به کارایی که تا حالا انجام ندادی فکر نکن، هنوز خیلی وقت داری :)

پاسخ :
مرسی حنا :)**
آؤه بابا اصلن روز حوبی برا فکر کردن بهشون نیست :))
تیردخت :)
۲۵ فروردين ۰۷:۵۹

روز قبل از تولدم حسرت میخورم که چه کارهایی میتونستم انجام بدم و انجام ندادم :))

پاسخ :
چرا خودزنی می‌کنی؟! :))
گلاویژ ...
۲۵ فروردين ۰۵:۰۳

سؤال سختیه:) فکر کنم کار خاصی نمی‌کردم و همون روتین خودمو داشتم، آخرشب احتمالا جمع‌بندی می‌کردم یک‌سال اخیرمو، و اهدافی که داشتم و اصلن یا نیم‌کاره بهشون رسیده بودم رو بررسی می‌کردم و اگر نیاز بود یه پلن تازه می‌نوشتم.

از نظ احساسات اگر بخوام بگم من یک‌روز مونده به تولدم معمولن خیلی رقیق می‌شم و نمی‌دونم چرا دلم می‌گیره و گریه می‌کنم!

پاسخ :
من امسال اولین سالیه که دلم گرفته از تولدم! همیشه روزهای تولدم خیلی خوب و امیدوارکننده‌ن و نور قلبم رو زیاد می‌کنن اصلن. کاش فردا هم اینطوری باشه :(
دیو انه
۲۵ فروردين ۰۲:۰۴

احتمال اینکه به اون روز برسم خیلی سخته، ولی رویا می‌پردازیم چون که هیچ دشواری ندارد :) :

اولا که قطعا خونه نیستم، دوما هم خب به نظرم تا اون موقع باید که کلی پول داشته باشم و اواخر هفته‌ی ششم پاییزه و هوا یکم سرده این اطراف؛ یکم لباس و خرت‌وپرت جمع کردم تو یه کوله پشتی و گذاشتم صندوق عقب ماشین، راه افتادم سمت یه وری [متاسفانه هنوز تصمیم نگرفتم کدوم وری :))))].

عصرِ روز قبلِ تولدمه و خورشید داره روبروم یا پشت سرم غروب میکنه، احتمالا ابی یا نامجو داره میخونه، منم وسط جنگل، صحرا، دشت یا هرچی دارم یه جاده‌ی باریکی رو میرم که قراره به یه جای احتمالا زیبا برسه، گوشیم زنگ میخوره خواهرمه جواب میدم و ازم سوال میپرسه که کجام و منم یه چی سریع میگم که پیله نکنه :))))) تولدم رو تبریک میگه ازش تشکر نمیکنم چون وظیفشه و قطع میکنم.

 

از تو هم میخوام خونه نباشی ولی خب چون کرونا اجازه نمیده، ازت نمیخوام که خونه نباشی ولی خب در هر صورت منه هچ ربطی یوخ :))

 

تولدت کلی مبارک باشه و حتما تبریک مفصل‌تری مجددا خواهم گفت :)

پاسخ :
استاد یه چیزی بگم بهت. هم بهشون می‌رسی و هم خیلی زود می‌گذره. من یادم نمیاد تولد نوزده سالگیم چه شکلی بود. تو یه کاری بکن که یادت بیاد :)) چون بقیه روزها کم و بیش فراموش می‌شن. هر چقدرم که ناامید باشی.
علی خیلی خوبه اینی که گفتی، کاش منم فردا می‌تونستمممم :( اصلن قرار بود ماعم بریم کوه باهم، ولی خب.
مچکرم استاد. پس منم مفصل‌تر تشکر می‌نمایم :))
حسنا ...
۲۵ فروردين ۰۱:۱۸

من اصلاً حس خاصی به روز تولد ندارم 🙈🙈🙈 

ولی اگه بخوام یه کار خاص کنم، میرم میشینم پستای وبلاگمو از یه سال قبل تا حالا میخونم.

 

پاسخ :
چی می‌شه حالا یه روز از دنیا مال ما باشه؟ :))
هوم اینم ممکنه انجام بدم.
مائده ‌‌‌‌‌‌‌
۲۵ فروردين ۰۱:۱۲

هپی برث دی پیشاپیش الی:*)

من خودم آخرین روز ۱۸سالگیم رو خیلی عادی گذروندم. ولی مثلا احتمالا برای خودم غذایی که دوست دارم می‌پزم، موزیکی که دوست‌دارم رو پلی میکردم، حموم میرفتم و سعی میکردم لباس‌های قشنگ بپوشم، کتابی که برام الهام بخش بوده رو ورق میزدم، فیلمی که بهم روح میده رو دوباره می‌دیدم و توی سررسید آبیم می‌نوشتم.

پاسخ :
مرسییی مائده :))**
پیشنهادهای ساده ولی خیلی خوبی بودن. فردا چندتاش رو عملی می‌کنم. مچککرم.
محبوبه شب
۲۵ فروردين ۰۰:۳۲

مگه تو هم فروردینی هستی؟؟ ^_^

پاسخ :
ریا نباشه بله :دی
Mhds 82
۲۵ فروردين ۰۰:۱۰

خوب اول از همه نمیگم سال قبل چیکار کردم دوم می بینم به چی علاقه دارم سوم هدفو تو آینده می بینم و با تیر درس تو هدف میزنم:)

پاسخ :
بازم درس شد کههه :)))
یا زهرا
۲۵ فروردين ۰۰:۰۵

من خودم آخرین روز هر سنی که باشم دربارش مینویسم!

اینکه توی این یه سالی که گذشت چیکار داشتم میکردم و چه کارایی میخوام توی شروع مثلا 23 سالگی انجام بدم و بهش برسم:)

پاسخ :
اوه برای من واقعن سال شلوغ و پُری بود. شاید ویدیو گرفتم از خودم  :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
این‌جا
People change, things go wrong. shit happens, but life goes on
قالب: عرفان