احساس میکنم خیلی ترسو شدم تو خواستن و آرزو کردن، و این مدلی بودن اصلا خوشایندم نیست.
اگه تو به جایی که میخوای نرسی، پس کی؟
میدونی، داشتم آرشیو یه کانال رو میخوندم و دیدم از آرزوهاش نوشته و الان به خیلیهاش رسیده. مثلا من دلم میخواست قبل تموم شدن بیست و پنج سالگیم تنهایی برم خارج از کشور و اونقدر ترسو شدم تو خواستنش که اصلا یادم رفته که اینو میخواستم. در حالی که اونم همینطوری بود ولی ۳ تا کشور رو رفته بود. ترسو و منفعل شدم تو بزرگ خواستن و کله شق بودن. که آره، هررر اتفاقی هم بیفته من پای این وایمیستم و عملیش میکنم. میخوام اینطوری باشم و فقط چیزهای کوچیک آرزو نکنم.
همین قدر هم که جرات خواستن و آرزو داری خیلیه :) خودتونو دست کم نگیرین هیچوقت.