فاز انکار، تنفر، پیدا کردن راه ‎حل

این چیزهایی که دارم در مورد ADHD می‌خونم، سردرگمم می‌کنن. یه جایی نوشته بود باید حواست باشه که زمان بیش‌تری برای بعضی کارها و اهدافت در نظر بگیری (چون وسطش ممکنه بارها ولش کنی)، به نظر معقول میومد. یه جای دیگه نوشته بود مغز تو مثل بقیه کار نمی‌کنه، تمرکز تو دقیقه 90 بیش‌تر می‌شه و استرس نگیر اگه کارات تا لحظه آخر موندن، یا همچین چیزی.

نمی‌دونم، احتمالا باید شخصی‌سازیش کنم و ببینم کدومش با سبک زندگی من و با خودم سازگارتره. انگار یه سری داده پخش و پلا و ناقص دارم از خودم؛ یه جاهایی هست که وقتی کارام تا دقیقه 90 موندن، بعدش خیلی سریع‌تر انجامشون دادم و مشکلی پیش نیومده، یه جاهایی هم هست که توی همین شرایط مشابه فقط نهایتا تونستم کار رو تموم کنم و کیفیتش هیچ تعریفی نداشته. بدیش اینه که همین اطلاعات ناقص رو هم ممکنه یادم بره، نه اینکه مطلقا فراموش کنم، ولی توی اون موقعیت متوجهش نمی‌شم.

یه صفحه‌ای پیدا کردم توی اینستاگرام فارسی که در مورد تجربیاتش از ADHD می‌نویسه. کلا کم پیش میاد که به فارسی با این چیزها مواجه بشی، صاحب همین صفحه هم بهش میاد که توی ایران نباشه. یه جایی نوشته بود روان‌درمانگرش می‌گه یه دفتر با خودش ببره همه جا، هر چیزی رو که توی ذهنش میاد توش بنویسه. من این رو که خوندم اولش فکر کردم سخته همه جا با خودت یه دفتر ببری و بخوای توش بنویسی و عجیب نباشه، بقیه رو هم کنجکاو نکنه. بعد فکر کردم می‌شه یه جورایی اجراش کرد و ممکنه واقعا خوب باشه، چون من وقتی یه چیزی رو می‌نویسم ذهنم خیلی خلوت‌تر و مرتب‌تر می‌شه. صاحب صفحه نوشته بود که بهش برخورده که روان‌درمانگرش همچین پیشنهادی داده. چون با خودش گفته مگه من چقدر فراموشکارم که بخوام این رو امتحان کنم. این‌جا یادم افتاد چقدر ممکنه همه چیز رو سخت‌تر کنیم برای خودمون و یاد خودم افتادم. کاش می‌شد هر بار یه نفر یادم بندازه.

حالا می‌خوام یه دوره بعضی چیزها رو امتحان کنم و ببینم با کدومش بهتر می‌تونم کنار بیام. مثلا یه جایی نوشته بود از خودت بپرس چه جوری می‌تونم این کار رو به سه قسمت تقسیم کنم که کنترل کردنش راحت‌تر باشه؟ می‌خوام به طور مرتب نوشتن و همین تقسیم کردن کارها رو برای اسفند امتحان کنم.

بعضی وقت‌ها هم فکر می‌کنم ممکنه از این به عنوان بهونه استفاده کنم. هر وقت واقعا کاری رو به خاطر تنبلی یا دلایل دیگه انجام ندادم، بندازمش گردن ADHD، هر وقت چیزی رو یادم رفت بگم دلیلش ADHD بوده. نمی‌دونم ولی فکر می‌کنم باید یه مرزی باشه بین رفتارهای ارادی خودم و مشکلاتی که اون برام پیش میاره. انگار باعث می‌شه بهونه‌م همیشه آماده و دم دستم باشه. باید حواسم به اینم باشه.

. یاسون .
۱۲ اسفند ۱۲:۲۰

تیتر خوبی بود :))

 

از بین راه حل های گفته شده، اون تخصیص زمان اضافه برای کارها و تقسیم‌شون به چندتیکۀ مجزا، خیلی کمک میکنه که شخص راحتتر انجامشون بده.

خودم فعلا سه چهارماهه اون مدل استفاده از دفترچه رو دارم پیگیرانه دنبال میکنم و امیدوارم جوابگو باشه. قبلش هم البته نشونه ها رو داشتم، اما جدی نمیگرفتم. یکی از دوستام که روانشناسی میخونه، از روی منبعشون برام فرستاد علائم رو و در حدّ قابل قبولی، اکثرشون رو داشتم. حتی توی خانواده مونم دو سه نفر خیلی جدی تر از من نشون دادن اون علائم رو.

یکی از دوستام یکی دوساله دارو مصرف میکنه و میگه کمکش کرده در زمینه تمرکز. اگر نخوایم سراغ درمان پزشکی بریم، به نظرم همون تمرین برای افسار بستن بهش، بهترین کار باشه توی بلندمدت.

(کاش آدرس پیج رو هم می‌ذاشتی)

پاسخ :
اوهوم تقسیم کردن کارها توی این فاصله‌ای که پست رو نوشتم، کمکم کرده.

من فکر می‌کنم این رفتار درمانی همراه با دارو درمانی بهتر باشه. البته الان چون خودم نمی‌تونم به پزشک مراجعه کنم شاید اینطوری فکر می‌کنم. دیروزم یه نفر دیگه که قبلا دارو مصرف می‌کرد، گفت دارو معجزه نکرده براش، بازم تمرکزش روی چیزایی که خودش دوست داره، بیشتر شده بود، نه همه چی. عجیبه یکم :))

پیجش هم: https://www.instagram.com/adhddaughter/

توی کانالش یه کتابم گذاشته که من هنوز نخوندم، ولی برنامه دارم که بخونم.
حسنا ...
۰۳ اسفند ۱۱:۴۵

من یه چیزی در مورد ADHD می‌دیدم، یعنی یه روانشناسی از تجربه خودش با بچه‌هایی که نقص تمرکز دارن داشت صحبت می‌کرد. می‌گفت بچه‌ای بوده، این تو فوتبال (یا همچین چیزی) دروازه بان معرکه‌ای بوده و توپ از دستش در نمیرفته. ولی سر کلاس درس هی بلند میشده راه بره و حواسش به درس نبوده. بعد که به معلما میگیم این بچه نقص تمرکز داره، همه میگن نه، این چطور میتونه دو ساعت تو یه متر زمین دروازه وایسته جم نخوره و رو توپ تمرکز کنه، نمیتونه سر کلاس تمرکز کنه؟ 

و میگفت این اتفاقا یکی از خصیصه‌های بارزشونه. رو چیزی که علاقه دارن تمرکزشون از آدم عادی هم بیشتره و به قولی هایپرفوکس دارن، ولی رو چیزای حاشیه‌ای نه. 

 

من خودمم یه ADD متوسط دارم، و بعداً که فهمیدم دیدم که یکی از راهکارام برای تمرکز همین بوده که الکی ادای علاقه مند بودن در بیارم و جواب هم داده برام :))) 

 

و توصیه من بهت اینه که اصلا خودتو درگیر این چیزا نکن. اصلا فراموش کن که adhd داری یا نداری. همه آدما حواسشون پرت میشه، حالا ما ده بار بیشتر، تو که نمیخوای ساعت مطالعه‌تو با کسی دیگه مقایسه کنی. اصلا فراموش کن این چیزا رو. کاری که همیشه انجام میدادی و جواب میداده رو ادامه بده. 

پاسخ :
آره این هایپرفوکوس خیلی برام جالبه ولی فکر می‌کنم خیلی کم پیش میاد برام، چون علاقه شدیدی ندارم به هیچی، شاید به خاطر اینه که هیچی اونقدرا هم دوپامین نمی‌ده بهم :)) 
منم بعضی وقتا اداشو درمیارم ولی همونم برا خودم سختش می‌کنم :دی

می‌دونی درواقع چون نمی‌تونم کارامو انجام بدم کامل و دارم اذیت می‌شم واقعا، رفتم دنبال راه حل و اینا. ینی اینطوری نیست که بگم ولش کن، مثلا وقتی با PMS ترکیب می‌شه، هیچ شوقی برای شروع روز ندارم، ینی شوق خواسته زیادیه، هیچ تمایلی برای انجام کارای معمولی حتی. اینم در نظر بگیر که هر ماه یه هفته الی 10 روز من PMSام :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
این‌جا
People change, things go wrong. shit happens, but life goes on
قالب: عرفان